کد مطلب:1377
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
آيا اين سخن را سل كه «ترس عامل مذهب بوده است» صحيح است؟
1ـ اگر ترس باعث شده است كه پيامبر اسلام بگويد:
«اَلْخَلْقُ كُلُّهُمْ عِيالُ اٌللهِ وَأَحَبُّهُمْ أَلَيْهِ أَنْقَعُهُمْ لِلنّاسِ»
[مردم همه مانند عيال خداوندي هستند و مجبوبترين مردم نزد خداوند سود بخشترين آنها براي مردم است].
2ـ اگر ترس باعث شده است كه كتاب آسماني مسلمين بگويد:
«إِنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْفَسادٍ فِي اٌلْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ اٌلنّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا اٌلنّاسَ جَميعاً» المائده/32.
[قطعي است كه كسي كه نفسي را بدون عنوان قصاص يا افساد در روي زمين بكشد. مانند اينست كه همة انسانها را كشته است و هر كسي كه نفسي را احياء كند، مانند اينست كه همة انسانها را احياء كرده است].
3ـ اگر ترس باعث شده است كه مسلمانان از اواخر قرن دوم هجري كه همة دنياي آنروز در ظلمات جهل غوطهور بودند كاروان انبوهي از دانشمندان را براه بيندازد و با نگرش علمي رهسپار شناخت طبيعت شوند و رياضيّات را تكامل بخشيده و در مقدار فراواني از موارد دست با بتكار بزنند و خلاصه علم را در همة ميادين بجريان بيندازند.
4ـ اگر ترس باعث شده است كه از قرون اوّليّة ظهور اسلام مسلمانان عاليترين بيمارستانها را در قلمرو وسيع اسلامي بنا كنند.
5ـ اگر ترس باعث شده است كه اسلام در آن دورانها كه هنوز حقوق انسانها در ابهام و ضعف و نابساماني گرفتار بود، اسلام به اضافة بيان حقوق انسانها (تا جائيكه با تطبيق آن بر جديدترين حقوقها امتيازات خود را نشان داد) حقوق حيوانات را نه با تكيه بر احساسات و عواطف محض بلكه با تكيه به ارزش جانداران مقرّر و مورد عمل قرار داد.
6ـ اگر ترس باعث شده است كه فرهنگي بوجود بيايد كه كارواني بيانتها از فارابيها، ابنسيناها، ابنرشدها، كنديها، ابنمسكويهها، ابوريحان بيرونيها، غزاليها، جلال الدّين مولويها، سنائيها، عطّارها، ابن خلدونها،… به راه بيفتند و آنهمه واقعيّات را بوسيلة علم و حكمت و هستيشناسي براي بشريّت عرضه كنند.
7ـ اگر ترس باعث شده است كه در زمان عمر بن عبدالعزيز كه بودجة بيتالمال كشورهاي اسلامي زيادتر از مصارف لازم در اجتماع گردد و زمامداران بودجة اضافي را براي آزاد كردن بردهها در آفريقا اعمّ از مسلمان و غيرمسلمان بفرستد و اگر… كاش همة انسانها از پايان كار زندگي بترسند و از مسئوليّت در روز قيامت بهراسند و امثال قدمهائي را كه براي بشريّت بوسيلة حساب نهائي زندگي برداشته شده و ما فقط نمونة اندكي از آنها را ذكر كرديم بردارند. آن كدامين ترس و هراس بود كه عليّ بن ابيطالبي را ساخته است كه شبلي شميل مادّهگرا دربارهاش ميگويد:
«اَلْأَمامُ عَلِيُّ بْنُ أَبيطالِبٍ عَظيمُ اٌلْعُظَماءِ نُسْخَهٌ مُفْرَدَهٌ لَمْ يَرَلَهَا اٌلشَّرْقُ وَلَا الغَرْبُ صُورَهً طِبقَ اٌلْأَصْلِ لاحَديثاً وَلا قَديماً» (الامام علي صوت العدالة الانسانيه/17)
[پيشوا عليّ بنابيطالب بزرگ بزرگان يگانه نسخهايست كه نه شرق و نه غرب، نه ديروز و نه امروز صورتي مطابق اصل اين نسخه نديده است]؟!